من و زندگی

من و زندگی

زنی که از دغدغه های کوچکش می نویسد
من و زندگی

من و زندگی

زنی که از دغدغه های کوچکش می نویسد

آخر باید گوش ات را بپیچانم...

همین که از کسی شنیدی "حالا که خودت نمیتونی برام وقت بزاری و باهام صحبت کنی پس یه نفر را جای خودت معرفی کن!" دقیقا همان لحظه باید فاتحه ی دوستی را بخوانی . نگو نه که دعوایمان می شود!

 اگر تو برای آن آدم مهم بودی از خودت تقاضای یافتن جانشینت را نمی کرد. عزیز جان وقتی یک نفر این حرف را می زند فقط دنبال پر کردن تنهایی های خودش است. اصلا هم مهم نیست تو چه شرایطی داری فقط این مهم است که او تنها نباشد. تو نتوانستی پر کنی چه باک؟ یک نفر دیگر‌ شاید هم چندین نفر دیگر.

ساده دلی هم حد دارد خواهر جان. دِهَ

نظرات 2 + ارسال نظر
بندباز شنبه 30 مرداد 1395 ساعت 15:34 http://dbandbaz.blogfa.com/

درباره ی اون کامنت خصوصی باید بگم منم باهات کاملا موافقم. اینکه مشکلات و تقصیر رو در یک رابطه به دلایلی کاملا بی ربط بندازی گردن طرف مقابل و اونو یک عمر دچار عذاب وجدان کنی، یه جوری شبیه جنایته اما بی خونریزی و در سکوت... منم تجربه ش رو داشتم...
به نظرم ما خیلی خودخواهیم! و گاها مریض!

باهات هم عقیده ام

گلرو جمعه 29 مرداد 1395 ساعت 08:22

ما رشد نکرده ایم

رشد نکردیم...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد