من و زندگی

من و زندگی

زنی که از دغدغه های کوچکش می نویسد
من و زندگی

من و زندگی

زنی که از دغدغه های کوچکش می نویسد

پیاده روهای نامهربان

مدتهاست توجه ام به پیاده روهای شهر جلب شده است. اگر از پیاده روهای خیابانهای اصلی  بگذریم که به همت شهرداری همسان سازی شده است ( و البته بعضی نقاط نیاز به رسیدگی و ترمیم دارد)  ، پیاده روهای کوچه ها نامهربانند و راحتی و امنیت پیاده ها را فراهم نمی کنند. 

هر خانه ای که نوسازی می شود، ساز خودش را می زند. بعضی سازنده ها سطح پیاده روی جلوی منزلشان را بالاتر از همسایه ها آورده اند. هر مالکی به سلیقه ی خودش کف پوش زده است. بعضی ها هم از اسفالت استفاده کرده اند. این است که وقتی به کوچه ای پا می گذاری عبوری سخت را تجربه می کنی. مرتب از از ارتفاع های مختلف ( تفاوت ارتفاع گاهی نزدیک به یک یا دو پله است) بالا و پایین می روی و کفپوش پیاده رو، زیر پایت تغییر می کند.

بعضی جاها هم که صاحبخانه یا وابستگانش خودرو خود را در پیاده رو پارک می کنند و عابر پیاده مجبور می شود برای عبور و مرور به محوطه عبوری ماشین ها در کوچه و خیابان قدم بگذارد. یا بعضی از موتورسواران برای تسریع در رفت و آمد از پیاده روها استفاده می کنند!

شاید بیشتر از یک ماه باشد به این موضوع فکر میکنم. راستی ما که بنا بر سلیقه خودمان از مصالح مختلف و  با ارتفاع های متفاوت برای پوشش پیاده روی جلوی منزلمان استفاده می کنیم، هیچ به روزگار پیری و ناتوانی خود فکر کرده ایم؟  راستی کدام یک از ما به عبور و مرور پیرزنان و پیرمردان، افراد ناتوان، معلولین، نابیناها و حتی پا شکسته ها فکر کرده ایم و از خود گذشتگی بخرج داده ایم که پیاده رو را هم سطح اطراف و با مصالح مشابه بسازیم؟