خشک و سرد، لحن زنی به ظاهر متخصص! روح زنی را کشت.
من به چشم خویش دیدم قطره اشکی که جنگید تا نریزد.
اشکی که جنگید تا نریزد، چه زیبا!
بکش ما رابکش ما را که دائم عید قربان است.
هَر زَمان فالی گِرفتَم غَم نَخور آمَد ولی..این امیدِ واهیِ حافِظ مَرا بیچاره کرد..
اشکی که جنگید تا نریزد،
چه زیبا!
بکش ما را
بکش ما را
که دائم عید قربان است.
هَر زَمان فالی گِرفتَم غَم نَخور آمَد ولی..
این امیدِ واهیِ حافِظ مَرا بیچاره کرد..