ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | |
7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 |
14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 |
21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 |
28 | 29 | 30 | 31 |
روزی که برای همگام شدن با گروه، تصمیم گرفتم مچ افکار منفی ذهنم را بگیرم هیچ فکر نمی کردم بی وقفه 27 مورد بنویسم! انگار دچار توهمی بودم که می گفت " تو مثبت اندیشی" و حالا مچ افکارم را گرفته بودم و حیران تماشایشان می کردم. دیدم دقیقا هرجا تصور می کردم فکرم درست است؛ یک فکر منفی، یک منتقد درونی مثل موریانه پایه های باور مثبت را می خورد و من صدای جویدن هایش را نمی شنیدم.
از آن روز تلاش بیشتری می کنم در لحظه زندگی کنم. مچ افکار و تکه کلام های منفی را همانجا بگیرم و بلافاصله با 4 جمله مثبت میخکوبش کنم. و انگار کم کم وزنه های سنگین روی دوش هایم سبک تر می شوند.
راستی که چقدر قضاوت در گوشه گوشه ذهنم مخفی شده بود، و من چه ساده در افکارم به قضاوت ها گوش می کردم و با آنها همگام می شدم. حالا در افکارم لم می دهم و به قضاوت ها نگاه می کنم. آنقدر نگاه می کنم تا از رو بروند و ناپدید شوند.
برای تمام نیکی هایی که به من می رسد، یک دنیا سپاسگزارم و تلاش می کنم سهم خودم را به زندگی بپردازم.
این آقا نادر که از بلاگفا تااینجا ول نمیککنن.:
متوجه منظورتون نشدم
سلام
نمیدونم چی بنویسم.
از چی بگم
فقط اومدم به هوای قدیمترها....نوشته هاتونو بخونم.
سلام
شب تون بخیر
ممنونم برای پاسخ های منطقی تون همچون گذشته
سلام
لطف دارید دوست قدیمی
سلام
زویابانو
پستهای قدیممو میخوندم. برگشت به عقب و واکاوی.
چه خوب هنوز مینویسید در گوشه ای دیگر از دنیای (واقعی نه مجاز)
امیدوارم احساس رضایت کنید.
درمورد نوشته اخیرتون نظرمو مینویسم:
ما افکارمون را انتخاب میکنیم یا افکار ما رو!!!؟
تا دوباره
سلام آقا کاوه
نوشتن خوبه. گاهی واجبه
و اما سوالتون. ما افکارمون رو باید انتخاب کنیم وگرنه اونها هستن که زندگی ای رو برای ما انتخاب میکنند
زنده باد