من و زندگی

من و زندگی

زنی که از دغدغه های کوچکش می نویسد
من و زندگی

من و زندگی

زنی که از دغدغه های کوچکش می نویسد

دنیا همه هیچ و اهل دنیا همه هیچ ...

بالاخره روزی یاد خواهیم گرفت. دیر و زود!

روزی یاد خواهیم گرفت در پس تمام این هیجانات و اضطراب ها هیچ نبوده است. برای هیچ حرص خورده ایم، دل شکسته ایم, برای هیچ جنگ ها رخ داده و حریم ها شکسته شده است. روزی خواهیم فهمید که شاید برای جبران هر عمل امان دیر شده باشد. روزی که دیگر دلی که شکسته ایم از تپش بازمانده و ما در حسرت دلجویی مانده ایم. روزی می فهمیم که چه بیهوده در میان هیاهوی جهان؛ میان دویدن ها و خواستن های بیشمار... میان حسادت های بیهوده و رقابت های بی پایان، چیزهای مهمی را از دست داده ایم.

خدا کند دیر نفهمیم.

نظرات 3 + ارسال نظر
علی امین زاده چهارشنبه 18 آذر 1394 ساعت 15:37 http://www.pocket-encyclopedia.com

یاد بحث مهارتهای زندگی افتادم و اینکه تعریف روانشناسانه ی حس خوشبختی یعنی چی.

تعریفش رو برای ما هم مینوشتید

شزا (گلرو) چهارشنبه 18 آذر 1394 ساعت 07:53

کس ندانست که منزل گه مقصود کجاست آنقدر هست که بانگ جرسی می آید سعدی
اینگونه نوشتن است که سبد واژه تان لذت بخش ودلکش است .از اینروست که میگویم نوشته هاتان ارزشمند وبسامان وخواندنیست .کلکتان توانا باد.

سپاس

شزا سه‌شنبه 17 آذر 1394 ساعت 23:32

بله چیزهای مهمی را از دست داده ایم

دریغ و صد حیف

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد