من و زندگی

من و زندگی

زنی که از دغدغه های کوچکش می نویسد
من و زندگی

من و زندگی

زنی که از دغدغه های کوچکش می نویسد

اندر حکایت کتاب نخواندن ما!

روز شنبه، تا سوار تاکسی شدم کتابم را بدست گرفتم  و سعی کردم بدون توجه به صدای بلند رادیو چند صفحه بخونم. مسافر دیگری کنار دستم  نشست و وقتی رسیدیم به میدان ولیعصر، مسافر کنار دستم به همراه مسافر جلویی پیاده شدن. منم برای اینکه نفر سوم اگر خواست پیاده بشه هر دو راحت تر باشیم رفتم صندلی جلو نشستم و به خواندن ادامه دادم. درست لحظه ای که ماشین نزدیک هفت تیر شد، راننده دیگه طاقت نیاورد و گفت تو ماشین کتاب نخون سرگیجه میگیری! با تعجب نگاهش کردم و گفتم: من از 8 سالگی تو ماشین کتاب خوندم و سرگیجه نگرفتم ...  پیاده شدم. 


یادم افتاد وقتی 8 سالم بود یواشکی و دور از چشم پدرم کتاب باز می کردم. چون اگر می دید، دعوام می کرد که چشمات ضعیف میشه. چشمام ضعیف شد اما نه به علت کتاب خواندن در ماشین، بلکه بخاطر یک عارضه ی ارثی !  جالبه همه میگفتن از صبح تا شب باید عینک بزنی  وگرنه چشمات ضعیف تر میشه! 27 ساله فقط وقتی مجبورم مدت زمان طولانی چشمام رو به نقطه ای دور یا نزدیک خیره کنم برای جلوگیری از عدم تطابق ناگهانی، عینک می زنم و بقیه مواقع عینک یه گوشه ی امن از کیف یا خانه یا محل کاره. اینم بگم ، برخلاف خواهر و برادرم که همیشه از صبح تا شب عینک به چشم داشتن، شماره چشمم زیاد نشد. 


حالا حکایت کتاب نخواندن خیلی ها در وسایل نقلیه است. این تصور وجود داره که اگر در حال حرکت کتاب بخونیم سرگیجه می گیریم!


نظرات 5 + ارسال نظر

این «ماشین زدگی» خاص خواندن نیست. اگر با ماشین به سفرهای طولانی رفته باشید متوجه می شوید یک احساس دل به هم خوردگی پدید می آید. علاجش هم خیره شدن به افق است تا این حس از بین برود.

اما من که شخصاً ترجیح می دهم در ماشین که هستم عین یک بچه اطراف را نگاه کنم. خواندن را برای خانه و تنهایی کنار گذاشته ام.

تا بحال برام پیش نیامده. شاید برای همین هیچ تصوری از حالتی که بوجود میاد ندارم.

همه چیز به عادت بر میگرده. من غیر از اینکه تو خونه هر زمانی فرصت گیر بیارم مطالعه میکنم ترجیح میدم حین طی کردن مسیرهای تکراری برای سرکار رفتن و برگشتن، کتابمو بخونم

من پنج‌شنبه 5 آذر 1394 ساعت 14:03 http://taccuino.blogsky.com

خب من تصور نمی کنم و به واقع دچار مشکل میشم توی وسیله در حال حرکت و حتی نمی تونم اس ام اس بلندتر از ok رو بی دردسر بخونم.

بله برای بعضی افراد اینطوریه. اما بیشتر مردم تصور میکنند به این مساله مبتلا هستند. یا بعضی ها مثل پدر من تصور میکنند مطالعه حین حرکت خودرو چشم را ضعیف میکنه!

شزا سه‌شنبه 3 آذر 1394 ساعت 22:31

منظورم کیفیت فیروزه است و ادبیات مربوط به آن .آما کو ترازو دار که وزن کند.هی

از اون لحاظ ...

شرا سه‌شنبه 3 آذر 1394 ساعت 16:48

ببخشید شرح درسته

شزا سه‌شنبه 3 آذر 1394 ساعت 16:42

من که میگم که تفاوتهایی وجود داره وشره می دهم .اما کیست که باورکند. حالا اول شدم یانه؟

بله اول شدید . تفاوتها رو بفرمایید

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد